یکی از مردم کوفه پس از جنگ صفین با شتر خود وارد شهر دمشق شد .
فردی از اهالی #دمشق دامن مرد کوفی را گرفت و گفت : این شتری که بر روی آن سواری ، #شتر_ماده من است که در #جنگ_صفین از من گرفته اند .
و چون مرد کوفی منکر این مطلب شد ، نزاع بالا گرفت و قضاوت را نزد معاویه بردند .
ضمنا مرد شامی #پنجاه_نفر از اهالی شام را گواه گرفت و با خود به دربار معاویه برد که همگی #شهادت می داند که آن شتر ماده مرد شامی است .
پس از رسیدن به دربار معاویه و گفتن ماجرا، از آنجا که مرد شامی پنجاه شاهد در آستین داشت ، معاویه به نفع او رای داده و شتر را از مرد کوفی گرفت و به او داد .
مرد کوفی با عصبانیت به معاویه گفت : خدا تو را هدایت کند ! این شتر، ماده نیست بلکه #شتر_نر است .
معاویه گفت: حکمی که صادر شده است تغییر پذیر نیست .
سپس وقتی که مرد شامی رفت ، معاویه بار دیگر مرد کوفی را احضار کرد و ضمن پرداخت دو برابر قیمت شتر به او ، گفت : می دانستم این شتر متعلق به تو است و آن شامی دروغ می گوید ، اماوقتی که به کوفه بازگشتی به علی (ع) بگو که من با صد هزار نفر سربازی به سراغش خواهم رفت که حتی یکی از آنها هم #تفاوت میان شتر نر و ماده را نمی داند و آنها را از یکدیگر تشخیص نمی دهد .یا اگر هم می دانند خودشان را به نفهمی می زنند!
https://telegram.me/shonisht2
139540 بازدید
130 بازدید امروز
44 بازدید دیروز
333 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian