×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

روز نوشت

منظومه روز دهم

شور محشر بود

نوبت یک یار دیگر بود

خطی از مرز افق تا دشت می آمد

خط سرخی در میان هر دو لشکر بود

آن طرف ، انبوه دشمن

غرق در فولاد و آهن بود

این طرف ، منظومه خورشید روشن بود

این طرف ، هفتاد سیاره

بر مدار روشن منظومه می چرخید

 **************

دشمنان ، بسیار

دوستان ، اندک

این طرف کم بود و تنها بود

این طرف کم بود ، اما عشق با ما بود

 

*****************

شور محشر بود

نوبت یک یار دیگر بود

باز میدان از خودش پرسید :

"نوبت جولان اسب کیست ؟"

 دشت ، ساکت بود

از میان آسمان خیمه های دوست

ناگهان رعدی گران برخاست

 *********************

این صدای اوست !

این صدای آشنای اوست !

این صدا از ماست !

این صدای زاده ی زهراست :

"هست آیا یاوری مارا ؟"

 *******************

و صدای او به سقف آسمان ها خورد

باز هم برگشت :

"هست آیا یاوری مارا ؟"

 انعکاس این صدا تا دورترها رفت

تا دل فردا و آن سوتر ز فردا رفت

 قسمتی از منظومه روز دهم سروده قیصر امین پور

پنجشنبه 25 آذر 1389 - 8:55:48 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

z

zgh

http://ruz.baxblog.com

ارسال پيام

پنجشنبه 2 دی 1389   9:41:43 AM

k

آخرین مطالب


نگرش


بی شعوری؛ اساس مشکل یک جامعه


عذر خواهی


پرورش گرگ درون👌


کادو


کشتی نجات


مسیر شهادت


زائر


مهمان نوازی


خاندان کَرَم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

141294 بازدید

11 بازدید امروز

27 بازدید دیروز

1003 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements