برف شادی
برف شادی
آ خرین بار کی در شهرمان برف بارید؟ ۵ سال پیش یا بیشتر، نمی دانم . ولی دیروز برف آمد، خدا برف را فرستاد، ساعت ۵ صبح که وارد حیاط شدم ، حیاط پوشیده از برف بود، زیبا و باشکوه در جای جای حیاط ،روی دیوار و شاخه های درخت می درخشید.
یاد ایام کودکی افتادم ؛صبح بیدار می شدیم؛ و شب آنقدر برف می آمد که حتی صبح باز کردن در اتاق به سختی ممکن می شد اما سختی و سردی و پارو کردن آن همه برف با شادی که به آن پیوند می خورد - سر خوردن، برف بازی و ساختن آدم برف های بسیار ...- فراموش می شد.
دیروز وقتی پس از ورود به اداره اولین گلوله برف به من خورد ، شاید ابتدا جا خوردم اما دیدم از هرسو گلوله های برفی است که افراد به سوی همه دیگر پرتاب می کنند بله دیدم چه راحت می توان به دوران کودکی بازگشت و چه اسان می توان شاد بود به کمترین هزینه و امکانات، حتما بین برف ، کودکی و بی تکلفی رابطه است.
دیروز اعلام شد مدارس هم به دلیل بارش برف تعطیل است، حنما دانش آموزان و همکاران عزیز ما هم از این که بعد از اتمام امتحان یک روز تعطیل شد، خوشحال شدند.خدا کند همه دیروز از فرصت شادی و خوشحالی استفاده کرده باشند......
خدایا خواهش کنم باز هم برایمان برف شادی بفرست
دوشنبه 27 دی 1389 - 9:43:03 PM